تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

30 دی ماه 1394 ـ 20 ماه ژانويه 2016

اجرای «برجام» به تنهایی کافی نیست

رضا تقی زاده

رفع حریم‌های مرتبط با فعالیت‌های هسته‌ای ایران، که پس از چهار سال تلاش‌های پیدا و پنهان سیاسی سرانجام پس از صدور بیانیهء دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در روز 16 ژانویه رسماً اعلام شد، شعله‌ای است که بدون انجام اقدامات مکمل، طی هفته‌ها و ماه‌های آینده خاموش خواهد شد.ه

در اجرای برنامهء جامع اقدام مشترک (برجام)، ایران کلیهء فعالیت‌های اتمی خود را که می‌توانست در مسیر تولید بمب اتمی مورد استفاده قرار بگیرد یا یک سره تعطیل ساخت (راکتور آب سنگین اراک و مرکز غنی سازی اورانیوم در فردو) و یا به حداقل ممکن کاهش داد.

در مقابل اقدامات جمهوری اسلامی، بخشی از تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل که از سال 2006 و بدنبال آغاز غنی سازی اورانیوم علیه ایران وضع شده بود، و کلیهء تحریم‌ های یکجانبه آمریکا و جامعهء اروپا که از ژانویه سال 2012 تصویب شده بود لغو گردیده

پس از لغو تحریم‌ها، ایران مانند هر کشور دیگر نفتی و یا غیر نفتی، اینک قادر به داد و ستد تجاری متعارفی و انجام مبادلات بانکی با کشور‌ها و موسسات دیگر است، با این تفاوت که کشور‌ها، شرکت ‌های تولیدی و موسسات سرمایه‌ گذاری پیش از اطمینان خاطر یافتن از ادامهء وضع موجود، از داخل شدن در تعهدات میان مدت و یا سرمایه‌گذاری پایدار در ایران پرهیز کرده و در بهترین شرایط تنها با انگیزهء فروش کالا و خدمات راهی دیدار از تهران می‌شوند.

در نگاه این موسسات و کشور‌ها، ایران تا رسیدن به ثبات ماندگار و قابل اعتماد، شبیه بیماری است که همچنان امکان اعادهء پیچیدگی‌های گذشته در آن وجود دارد، چنانکه در «برجام» نیز این امکان در نظر گرفته شده و امکان اعاده تحریم‌های لغو شده-در صورت تخلف ایران، پیشبینی شده است.

 

ماهیت نظام 

فعالیت‌های اتمی ایران که نه در مسیر تأمین نیاز‌های اقتصادی و نه همسو با طبیعت و بضاعت صنعتی ایران بود و در نگاه جامعهء جهانی تنها هدف ‌های نظامی را پیگیری می‌کرد، در درون هیات حاکمه‌ای کلید خورده بود که رهبران آن بدون تغییر همچنان بر اریکهء قدرت و تصمیم‌گیری باقی مانده‌اند.

تصمیم جمهوری اسلامی مبنی بر قبول تعطیل فعالیت‌های مشکوک اتمی اش تحت فشار‌های اقتصادی، سیاسی، و نظامی صورت گرفت و نه داوطلبانه، چنانکه وزیر خارجه آمریکا طی کنفرانس مطبوعاتی جداگانه‌ای بعد از اعلام اجرایی شدن «برجام» مدعی شد که «توافق اتمی با ایران از بروز جنگ تازه‌ای در منطقه جلوگیری کرد».

وزیر انرژی امریکا، ارنست مونیز، نیز طی بیانیه جداگانه‌ای در‌‌ همان روز (16 ژانویه) اعلام داشت که «با اجرای «برجام» فاصلهء ایران با بمب اتمی از دو ماه و سه ماه به یکسال افزایش یافته است».

اقتصاد ایران طی سه سال اجرای تحریم‌های یک جانبهء آمریکا و اروپا به رکود کامل کشیده شده و بنا بر تائید مسئولان رسمی حکومت اسلامی هزینه‌های ادامهء وضع موجود برای ایران سالانه بر 150 میلیارد دلار بالغ می‌شود.

با احتساب قیمت هر بشکه نفت در حدود 25 دلار، رشد منفی اقتصادی سال جاری، تعهدات عمرانی باقی مانده و دیون مالی بودجهء سال پیش، می‌توان برآورد کرد که کسری بودجهء سال جاری دولت به 50 در صد رسیده و بخصوص اعتبارات عمرانی به همین نسبت کاهش یابد. ه

ادامهء این وضع می‌توانست خطر فروپاشی اقتصادی در ایران را به عرصه ‌های اجتماعی و سیاسی نیز تسری دهد.

در نگاه جامعهء جهانی، فاصلهء یک سالهء ایران با بمب همچنان خطرناک و تکرار تمایل‌های ماجرا جویانهء گذشته در ایران، بعد از عبور از بحران اقتصادی کنونی، و یا تغییر دولت، می‌تواند محتمل باشد مگر آنکه در طول زمان راستی آزمایی، حکومت اسلامی ارادهء کافی برای متعارفی شدن و پیوستن واقعی به جمع کشور‌های عادی و نه انقلاب زده را به اثبات برساند.ه

رسیدن به این سطح از انتظارات داخلی و خارجی، نیازمند تغییر ماهیت، ترکیب حاکمیت و تجدید نظر ساختاری در سیاست های کلان کشور است.

 

اقدامات داخلی و خارجی 

مفهوم لغو تحریم‌ها تنها گشودن زنجیر از پا و باز کردن در‌ها است و به تنهایی مشکلات کنونی ایران را حل نخواهد کرد، مگر آنکه ارادهء کافی برای راه رفتن و بعد دویدن در سمت و سوی مقاصد درست، شکل گرفته باشد.

اقتصاد ایران اقتصادی دولتی، متکی بر رانت‌خواری، و متأثر از رانت‌خوران است و می‌باید با برنامه‌ای روشن و اراده‌ای قوی به سوی اقتصاد آزاد، خصوصی ‌سازی و ایجاد و تقویت طبقهء متوسط سوق داده شود.

ساختار اداری ایران، بنا بر ارزیابی‌های معتبر جهانی، از فاسد‌ترین ساختار‌های ممکن است و مبارزه با فساد سیاسی و اداری می‌باید بدون اتلاف وقت در دستور کار قرار داده شود.

نظم اجتماعی ایران متکی بر اشاعه و حفظ ترس‌ها است و تنها یک جامعه آزاد و فارغ از ترس (سیاسی، فقر، بیکاری، بیماری) می‌تواند از ثبات متعارفی برخوردار باشد.

حاکمیت سیاسی ایران در صورت خودداری از گشودن در‌ها و آزاد سازی، محکوم به تاثیر گرفتن از عوارض بی‌ثبات ساز و حتی فروپاشی است؛ نتیجه‌ای که اتحاد شوروی سابق در ابتدای دهه 90 سده گذشته تجربه کرد.

در عرصهء خارجی، حکومت اسلامی طی سه سال گذشته نشان داد که می‌تواند حتی با قدرتی که آن را «شیطان بزرگ» می‌خواند، و هنوز «دشمن» معرفی می‌کند، مذاکرات رسمی، غیر رسمی و پنهانی به عمل آورده و به نتیجه برسد.

دست یافتن به توافق اتمی و، همزمان، مبادلهء چهار زندانی در اختیار جمهوری اسلامی با هفت زندانی مورد علاقهء تهران، که در آمریکا محکومیت یافته بودند، نشان داد که علیرغم دستور‌العمل‌های ظاهری مقامات رسمی، حکومت اسلامی تحت شرایط خاص آمادهء فشردن دست ‌هایی است که در سیاست‌های رسمی «شیطانی» معرفی می‌شوند.

در صورت بی‌اعتنا ماندن نسبت به ضرورت‌های بر شمرده، و خودداری حاکمیت مذهبی ایران از بازسازی درونی و بیرونی، برجام شعله‌ای است که گرما بخش نمی‌شود و با گذشت زمان و عبور سریع از دوران تاثیر گذاری روانی آن، در‌ها بار دیگر بر پاشنه رکود و بی‌ثباتی خواهند گشت.ه

29 دی 1394

 

 

بازگشت به خانه