1. ما با مذهب و عقيدهء هيچکس سر دعوا نداريم اما حضور مذهب و ايدئولوژی کسی را در قانون اساسی و نهادهای حکومتی نمی پذيريم. 2. و از آنجا که حکومت اسلامی مسلط بر ايران را قابل اصلاح و حتی قانونی نمی دانيم، طبعاً، در خارج کشور، از آن جز خواست انحلال آن مطالبه ای نداريم؛ 3. و به همين دليل می توان انتظار داشت که نام هيچ يک از هواداران جنبش در زير نامه هائی که خطاب به گردانندگان رژيم نوشته می شوند ديده نشود. 4. اما، در عين حال، ما از همهء مطالبات بر حق هموطنان اسير خود در داخل کشور از غاصبان حکومت مسلط بر سرزمين مان حمايت می کنيم. 5. آنچه در اين سايت «اختصاصی و غير خبری» منتشر می شود يا در موافقت با سکولار دموکراسی است (مثل نوشته های انحلال طلبان و مخالفان حکومت اسلامی) و يا در مخالفت با آن (مثل نوشته های اصلاح طلبان، که با نوار توضيحی مشخص می شوند) و يا مسائل را بصورت جدی و طنر از ديدگاهی سکولار دموکرات مطرح می کند. در همه حال اصولی که در «پيمان نامهء عصر نو» منعکس اند، راهنمای ما محسوب می شوند. 6. انتخاب مقالات وارده و برگرفته از منابع مختلف، و همچنين انتخاب تيتر مناسبی برای آنها با سردبير است. 7. به احترام «جمهوريت»، در اين پايگاه، هر کجا سخن از حکومت مسلط بر ايران پيش آيد، واژهء «جمهوری» به «حکومت» يا «رژيم» تبديل می شود. 8. و از آنجا که بين ايران و ملت ايران از يکسو، و حکومت اسلامی مسلط بر کشورمان، از سوی ديگر، تفاوت و جدائی قائليم، در هر متن که واژهء ايران بکار رفته اما منظور رژيم اسلامی باشد، ما بجای ايران عبارت «رژيم ايران» يا «رژيم مسلط بر ايران» را بکار می بريم. |
|
|||
آغاز کار جنبش: 14 امرداد 1392 تاريخ انتشار اين شماره: دوشنبه 20 تا پنج شنبه 23 اسفند 1397 - 11 تا 14 مارس 2019 |
||||
◊ جستجو در اين سايت ◊ آرشيو صفحات اول اين سايت ◊ پيوند به سايت های ديگر ◊ پيمان نامهء عصر نو |
||||
◊ سايت مهستان ◊ کنگرهء سالانهء سکولار دموکرات های ايران ◊ پيوند به سايت های ديگر |
||||
◊ حزب سکولار دموکرت ايرانيان ◊ نشريهء «گيتی مداری» حزب ◊ بيانيه های مشترک با حزب مشروطه ايران |
||||
◊ سکولاريسم نو ◊ مفاهيم اصلی ◊ ويدئوهای آموزشی ◊ بیانیهء «جدایی کامل حکومت و مذهب در ایران» |
||||
تصور میکنم آقای خامنهای به دو علت رئیسی را به عنوان رییس دستگاه قضایی انتخاب کرده است؛ یکی این که چنته معتمدان آقای خامنهای و نظام برای پستهای حساس خالی شده و دیگر از معتمدان او کسی نمانده است. آقای شاهرودی و آقای یزدی به آن نسل مرتبط بودند. نسل بعدی هم که همین آقای لاریجانی است که به او مقام ریاست مجمع تشخیص را دادهاند. دوم این که نوعی دهن کجی است به رأیی که مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال پيش به صندوقها ریختند و بین بد و بدتر، بد را انتخاب کردند و رئیسی رأی نیاورد. او میخواهد، با این انتصاب، به مردم بگوید حرف آخر را در جمهوری اسلامی رهبر میزند و آدمی که در انتخاب مردم برای ریاست جمهوری مردود شده است را به عنوان قاضیالقضات منصوب میکنم. ◄
چند روز پیش که نخست وزیر ارمنستان در رأس هیئتی به تهران سفر کرد، بر اساس عرف دیپلماتیک انتظار این بود که اسحاق جهانگیری، به عنوان مقام همسطح نخست وزیر ارمنستان، در مذاکرات و مراسم استقبال حضور میداشت، اما او در هیچ یک از دیدارهای رسمی دیده نشد. عده ای می گویند جهانگیری چون ملاحظه کرده که قهر و استعفای ظریف با مخالفت مجلس و دولت روبرو شده و پس از یکی دو روز، چون نتوانسته اند از زیر پل سید خندان کارگر ساختمانی وارد به مسائل سیاسی پیدا کنند و وزارت خارجه را به او بسپارند، و به ناچار ناز کارگر ساختمانی سابق (ظریف) را کشیده و دو باره به سر کارش برگردانده اند، او هم چند روزی است خودش را طاقچه بالا گذاشته و به ریاست جمهوری نمی رود تا بلکه بروند و با سلام و صلوات به سر کارش (يعنی خرابکاری در اقتصاد مملکت) برگردانند!◄
امام زمان را تنها و بیکس گذاشتهایم کاظم صدیقی - در نماز جمعه تهران «اگر حوزه های علمیه کساد شود بدانید دین کساد میشود و دشمنان شما برای از بین بردن این معنویت، اعتقاد، اخلاق، عفت، حجاب، امانت و صداقت و همه ارزشها برنامه و نقشه دارند؛ شبکه های اجتماعی، ماهواره ها و نفوذیها در تمام عرصه های فرهنگی چون سینما، تئاترو رسانهها و در بعضی از دانشگاهها معلمان و اساتید در کنار اساتید معتکف و هیاتهای علمی متدین و همچنین در کرسی حقوق به احکام اسلام میتازند بیانات فمنیستی را تقویت میکنند با رفتارشان اسلام را بد جلوه میدهند... نیرو کم داریم، امام زمان ما غریب است، این از مهام اموری است که امروز جبهه فرهنگی از ما قربانی میگیرد.» ۞
حمیدرضا رحیمی
فدوی در مرور خبرهای روز در نشvيهء العربیه خواند که «سودان تمام روزنامهنگاران بازداشت شده در اعتراضات را آزاد کرده است». اين مراتب در اوقات شرعی به شرفِ عرضِ خاک ِنعلینِ ملک پاسبان ِسپهر اقتدارشان رسید؛ در پاسخ فدوی منتظرالظهور را مفتخر و مأمور فرمودند تا چفیه و کلاه کرده (شال و کلاه سابق- م) و در اسرع وقت و آژیرکشان بحضور پُر زور برادرعمر البشیر، رئیس جمهوری این کشور، شرفیاب شده و به آگاهی وی برساند که اگر علت آزاد کردن روزنامه نگاران معترض، بی تجربگی و یا جای تنگ بوده، معظم له قادر است که کلیهء روزنامه نگاران و سایر فعالان مدنی آن کشور را در زندان های رو به گسترش خود جا داده و اگر اصلاً لازم شان ندارد، با یک قیام و قعود، ناپدید فرماید.◄ |
دعوت امانوئل مکرون از نسرین ستوده روز پنجشنبه، شانزدهم اسفند، رضا خندان، همسر حقوقدان در بند نسرین ستوده، در فیسبوک اش اعلام کرد که در آستانهء روز جهانی زن، وکیل قانونی سفارت فرانسه در تهران، دعوتنامه امانوئل مکرون، رئيس جمهور فرانسه برای عضویت ستوده در هیات مشورتی گروه "جی 7" را - که در راستای بهبود وضعیت زنان در حوزههایی مانند مبارزه با خشونت علیه زنان، ترویج تحصیل دختران و کارآفرینی زنان عمل می کند - به او تحویل داده است. مکرون خطاب به نسرين ستوده نوشته است: «با افتخار از شما برای عضویت در هیات مشورتی گروه "جی 7" دعوت میکنم.»◄
چپگرایی، شیشهء عمر حکومت اسلامی امروزه، پس از چهار دهه، باید شهامت داشته باشیم اعتراف کنیم ناآگاهی جمعی ایرانیان آنان را پذیرای تبلیغات چپ - اسلامی کرد. آیا شگفت انگیز نیست ملایانی که بدویت را نمایندگی میکردند، و کشورهای کمونیستی که از برآوردن نیازهای اولیهء مردم شان ناتوان بودند، با تبلیغاتی پوشالی نسل ما را فریب دادند؟ آیا جای شگفتی نیست که در آستانهء انقلاب، پس از چهار دهه آموزش همگانی و شبکهء گستردهء دانشگاهی در تمام ایران، حتی انگشت شماری اندیشمند نداشتیم که دربارهء پرتگاهی که در برابر ایران دهان گشوده بود هشدار بدهند؟ ◄
یکی از دردناک ترین جمله هایی که من در چند سال گذشته از زبان برخی از زنان جوانی که در ایرانِ پس از جمهوری اسلامی، و زیر نفوذ فرهنگی آن ها، رشد کرده و بزرگ شده اند شنیده ام این است که: «من فمنیست نیستم». هر بار این جمله را می شنوم یاد آخرین سال های قبل از انقلاب می افتم که یکی از «ژست» های زنان جوان تحصیل کرده این بود که بگویند «من فمنیست هستم». آنها این را می گفتند که گفته باشند: «ما دیگر آن زن سنتیِ، خانه نشینِ، مطیع و توسری خور، و ابزار خوشگذرانی مرد نیستیم».◄
چرا مداحی نکنند؟ همه چیزشان را از خمینی دارند سخنان عبدالکریم سروش (حسین حاج فرجالله دباغ) در مدح و ستایش خمینی تازه نیست (لينک). او بارها به ستایش از خمینی پرداخته است و این را باید به معنای قدرشناسی وی تفسیر کرد. سروش هنگامی که به ایران بازگشت تنها یک جزوهی سی چهل صفحهای منتشر کرده بود و با همین میزان پروندهی «علمی» به فیلسوف رسمی نظام برای مقابله با مخالفان فکری آن تبدیل شد. آثار بعدی وی نیز همه پیاده شده از نوار و زیرنویس داده شده توسط شاگردانی بود که در آن دوره به فراوانی در خدمت بسط جهل و تبلیغات فعالیت داشتند و نمیدانستند که سروش مطالب دیگران، را بجای ترجمهی آنها، به عنوان محصولات فکر خود عرضه میکند.◄
پيام عاشقانه و داغ امام به عبدالکریم دبّاغ من به خال لب دبّاغ گرفتار شدم دیشب از مرحمتش باز خبردار شدم ای سروشی که مرا عکس نهادی در ماه لاکن از اون شعف واقعه سرشار شدم دو سه روز است که من بابت تعریف شما در محیط علما مرکز پرگار شدم◄ |