طبیعتاً،
علیرغم برخی مشترکات، نمیتوان مسائل و معضلات نسل زد در همهجای جهان را یکی
دانست. معضلات نسل زد در کشورهای غربی ربط چندانی با معضلات نسل زد ایرانی ندارد.
اگر در مدارس بلژیک شاهد گرایش جدی نسل زد به حمایت از مردم فلسطین هستیم یا مدتی
«گرتا تونبرگ»، با اعتراضات اش، نماد بخشی از مطالبات نسل زد غربی میشود،
دغدغههای فکری نسل زد ایران از جنس دیگری است. اگر نسل زد غربی دارای همه نوع حقوق
و آزادیهای فردی است، نسل زد ایرانی در مبارزهای سخت و پیگیر برای بازپسگرفتن
تکتک این حقوق و آزادیها است.
در مبارزه برای بازپسگرفتن حقوق و آزادیهای فردی و بنیادین، نسل زد نهتنها رژیم
اسلامی بلکه هرگونه ایدئولوژی و تفکر محدودکنندهٔ دینی را در تقابل با خود میبیند.
انقلاب فرهنگیای که در زیر پوست جامعهٔ ایرانی در ۴۶ سال گذشته رخ داده، امروزه در
نسل زد کاملاً نهادینه شده است؛ امری که آنها را برای برداشتن سد اصلی در برابر
آزادی خود، یعنی حکومت اسلامی، استوارتر و دلیرتر میکند.
در همین رابطه، تیتر خبری وبسایت انصافنیوز، وابسته به برخی جناحهای اطلاعاتی
نظام، قابل توجه است: «روایت معاون سابق بسیج سراج از شجاعت نسل
z
در اعتراضات ۱۴۰۱». و پویان حسینپور، معاون وقت بسیج سراج، در روایت اش از نسل زد
میگوید: «با نسلی مواجهیم که قبلاً ندیدهایم، روحیات متفاوتی دارند. این نسل، نسل
متهور است. نمیترسد از اینکه با او درگیر شوید و بزنیدش. این نسلی است که چون شکست
نخورده است، امید به پیروزی دارد… بینی و بینالله، آیا خود ما گاهی احساس نمیکنیم
که کار پیچیدهتر و سختتر و بدتر شده و ممکن است اوضاع خراب شود؟»
نسل زد نسلی نیست که بتواند، مانند نسلهای گذشته، تحمیل لچک بردگی را بر سر خود
بپذیرد و به همین خاطر بهشدت منتقد نسلهای پیشین خود است. آنها میدانند که، بدون
دورانداختن زنجیر و لچک بردگی، توان برانداختن حکومت دینی و بازپسگرفتن حقوق خود
را نخواهند داشت.
آنها نسل فرمانبرداری نیستند که حجاب بر سرشان تحمیل شود؛ چرا که از نظر فکری و
فرهنگی با فرهنگ اسلامی دچار گسست ژرفی شدهاند. سوزاندن روسری و عمامهپرانی در
خیزش ملّی ۲۵۸۱ (۱۴۰۱) نگرش و رفتار نسل زد ایرانی با این مقولهها را بهروشنی
نشان داد.
بر گرفته از نشریهء
«شهریور» - شمارهٔ یازدهم، اردیبهشت ۱۴۰۴