برخی که مخالف پذیرش فیلم سعید روستایی بودند استدلال شان این بود که فیلم با مجوز
حکومتی ساخته شده و توجیه گر حجاب اجباری حکومتی ست. این مخالفان دو گروه بودند، یک
گروه طرفدار فیلم جعفر پناهی بود و گروه دیگر مخالف جعفر پناهی و فیلمش. ولی وجه
مشترک هر دو، مخالفت با حضور فیلم سعید روستایی در کن بود.
درباره محتوای فیلم سعید روستایی باید بعد از اکران فیلم نظر داد. در مورد شخص
روستایی هم نظر دادن بی مورد است.
تنها نکته باقی مانده مجوز دار بودن فیلم و به عبارتی حکومتی بودن فیلم است.
در اینکه فیلمی یا هر اثر هنری دیگر که بخواهد در ایران به حوزه عمومی بیاید، ضروری
ست که مجوز داشته باشد، شکی نیست و نمی توان صرف مجوز داشتن را هم نشانه ضعف یا
ایراد فیلم یا اثری هنری دانست حتا اگر مجوزها لمپنی باشند و مرکز صدور مجوز هم در
اختیار لمپن ها باشد. چنانچه این مقدمات پذیرفته شود، در این صورت فقط یک نتیجه می
توان گرفت:
فیلم مجوزدار سعید روستایی در کن نماد پیروزی جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ ایران است. اینکه
فیلمی در ایران ساخته شود، مجوز حکومتی هم داشته باشد، نماد حکومت ایران در مورد
زنان (حجاب اجباری) هم باید در آن لحاظ شده باشد یعنی آنچه الان می بینیم نحوه
پوششی ست که چند دهه قبل و حتا چند سال قبل به خاطر کمتر از آن، زنان و دختران را
دستگیر و زندانی می کردند و حتا به قتل می رسانند. اگر به تفاوت پوشش اجباری شهید
جنبش ۱۴۰۱ (مهسا ژینا امینی) نگاه کنید و آن را با پوشش سلبریتی های مجوز دار
حکومتی مقایسه کنید، تنها یک نتیجه حاصل می شود:
جنبش ۱۴۰۱ موفق بوده است.
اگر جنبش اعتراضی، مدنی ۱۴۰۱ نبود هر دو بازیگر زن ایرانی حاضر در کن ۲۰۲۵ (مربوط
به فیلم سعید روستایی)، باید با پوشش الهام چرخنده و پروانه معصومی در آنجا ظاهر می
شدند. اما گر چنین نیست باید آن را مدیون جنبش اعتراضی مهسا امینی، شهدای جنبش مهسا
امینی و شخص مهسا امینی دانست.
از این منظر، بر باد رفتن حجاب قرون وسطایی حکومتی، ارزشی بالاتر از جایزه نخل طلای
سینمای مستقل ایران دارد.