تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

3 اسفند ماه 1402 - 22 ماه فوریه 2024

کوروش، همچون یک سرنمون آزادگی

پیرایه شبان

چندی پیش عزت الله ضرغامی، «وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی» رژيم اسلامی، در یک سخنرانی مقبره کوروش، این شاخص ترین و ارزشمندترین چهره ایرانی-جهانی را هدف تخریب قرار داد. نوشته حاضر در ارتباط با این سخنرانی می باشد. یعنی توضیح  آن چه که  نشان دهندهأ فقدان درک و شعور فرهنگی تاریخی این سیستم حکومتی است.

«باج عاطفی» (یا «گس لایتینگ: Gaslighting) به رفتار و گفتاری اطلاق می شود (به ویژه از سوی افراد و سیستم های خودشیفته یا نارسیست) که فرد و یا سیستم ها با بکار گیری آن تلاش می کنند تا در دیگران (ملت) “شک” ایجاد کنند؛ شک در ارزش هایش، در دانش و مهارت های او… تا از این طریق آنان را “کنترل” کنند. تا با پایین بردن حرمت نفس و بی مقدار کردن دیگران نسبت به خود احساس خوبی پیدا کنند.

ضرغامی با مطرح کردن این موضوع که «حفاظت از مقبره کورش و منطقه باستانی پاسارگاد مانع آبرسانی به روستاییان می شود»، در این باره به گرفتاری یک مرد روستایی در ایجاد اتاقی برای پسرش … در منطقه اشاره می کند و به گونه ای مقبره کورش را با این موضوعات و طویله این مرد هم تراز کرده تا کورش را در ذهن ما بی مقدار کند. و این سوال را پیش می آورد که برای رفع این مشکل به چه دلیل رهبر او، آقای خامنه ای، گوشه ای از زمین ها و اصطبل معروف خود با ده ها اسب تازی گران قیمت و نیز مقادیری از زمین ها و خانه های بی شماری که این حکومت به نام غنایم اشغال گری ایران در 45 سال پیش تصاحب کرده را به این روستاییان و دام هایشان اختصاص نمی دهند؟! و در ضمن این وزیر با استناد به کدام آمار و اعتراض از روستاییان به چنین نتیجه گیری رسیده است؟ با توجه به این که بازدید سالیانهء هزاران گردشگر از مقبرهء کورش و پاسارگاد به سود مردم این منطقه و درآمد زا بوده است.

از سوی دیگر کافی است تنها مقایسه کنید بارگاه عظیم و پر زرق و برقی را که این حکومت دلسوز و مستضعف-محور از مقبرهء خمینی ساخته است با مقبره ای ساده و گلی 2500 ساله پادشاهی عظیم الشانی به نام کورش که از گزند آتش مغول ها و توفان رژيم اسلامی جان سالم به در برده و نمادی از ارزش های ایرانیان شده است. پیام منشور کورش به قدری والاست که بی زمان و بی مکان است و از اینرو فراگیر. منشور او دست به دست در موزه های جهان می گردد. کورش یک «پروتوتایپ» (یعنی نمونهء پیشین و اصلیِ) انسان ایرانی- جهانیِ آزادی خواه،  روادار،  برابری طلب و شادمانی محور است.

این وزیر ضد ایرانی مانند همتایان خود به دلیل نداشتن ادله قابل توجیه برای تخریب این مقبره قادر به شفاف گویی نیست. از این رو توجه ما را به داستان بی سر وته و مظلوم نمایانه “یک مرد روستایی و طویله اش” می برد. چنانچه شفاف، معقولانه،  مستدل و منصفانه با ملت سخن می گفت می بایست نه تنها به اهداف پلید این حکومت در مورد کورش،بلکه در بارهء تخریب ارزش های ایرانی اشاره می کرد و این امر برای افراد خودشیفته تقریبا محال است: اعتراف به اشتباه و تصحیح آن.

از این رو این مهم بر عهدهء ما ملت است تا پیش از آن که این مقبره  که نماد رشته های سازندگی کورش در روح و روان و زندگی ایرانیان و جهانیان در طول اعصار بوده را در اذان شوم صبح شان به جوخه اعدام ببرند، برای این خودشیفتگان آینه ای تمام نما شویم و هدف و مضمون این داستان دروغین “یک مرد روستایی و طویله اش” را از زبان ضرغامی (ها) بطور شفاف بیان کنیم:

«ما اشغالگریم. با فریب بزرگی خود  را به ایرانیان تحمیل کردیم. ما از مظاهر ملی ایران بی زاریم. در قاموس و باور ما آزادی، دمکراسی و قانون… برابری زن و مرد جایگاهی ندارند. ازدواج با دختر خردسال یا بزرگسال برایمان فرقی نمی کند. هر کجا را که اشغال کنیم  مالک اش می شویم. ما امروز داستان “یک مرد روستایی و طویله اش” را مطرح می کنیم تا سرگرم شوید.

«شما ملت را، گرسنه نگه داشته ایم تا با این مرد روستایی بینوا احساس همدردی کنید، تا کورش از یادتان برود. اما اگر لازم شد پسر همان مرد روستایی را دستگیر کرده و شکنجه می کنیم. الاغ اش را بیرون رانده و جایش را به ویلایی لاکچری برای هم پالکی ها تبدیل می کنیم. روز بعد داستان “مظلومیت نمازگزاران تیر خورده در شاهچراغ ” را می نویسیم. از آن جا که قدرت خلاقیت نداریم و در کار تحریف و تقیه و سانسوریم، سناریویی جدید بر اسطوره “گذر از آب” یهودیان نوشته یعنی آن را وارونه می کنیم و به ماجرای امروز دریای سرخ و جنگ حوثی ها ربط داده و از معجزات و کرامات امام بهره جسته و در طرفة العینی یهودیان را به فرعونیان مبدل می کنیم. در پوسترهای کشور آویزان شان می کنیم تا سبب جلب گردشگری و ایجاد پول و سرمایه و شادمانی دشمن طلبان شود. این به ما کمک می کند که توجه را از فساد و دزدی های خود به “دشمن” ببریم.

«من، ضرغامی، اعتراف می کنم که وزیر تخریب اسطوره ها، ارزش ها و آثار باستانی ایران هستم. هر آن چه که باستانی و دارای قدمت  ایرانی است را خرابه پنداشته الا احکام و سبک زندگی قدیمی و متحجر قبیله ای از کشوری دیگر را! امید داریم  که با ساختن مساجد وحوزه ها و اماکن مذهبی صد ها سال دیگر این اماکن به آثار باستانی ایرانی تبدیل شوند. در زمینهء گردشگری هم تا دل تان بخواهد در کنارحرم ها و اماکن مذهبی، روسپی خانه های مافیایی از دخترکان 12 ساله به بالاتر را دایر کرده ایم که به صنعت گردشگری ایران رونق بدهد. تا خدا از ما راضی باشد!»

 

هموطنان عزیز، مقبره، استوانه و پیام کورش نه تنها میراثی گرانقدر بجا مانده از نیاکان مان برای ما بلکه برای جهانیان و برای ایجاد رابطه بین ملت ها بوده است. رژيم اسلامی با ایجاد چرخهء باطل دو پاره سازی دنیا به سیاه و سفید و دشمن تراشی خودشیفته وارش، بیشترین آسیب را به روح و روان ایرانیان زده است. این دیدگاه سبب می شود که انسان ها و انسان ایرانی نتواند به انسجام ذهنی در مورد خود و جهان برسد و همیشه در دو پارگی، شک و تردید و وسواس بسر ببرد، احساس درماندگی کند و نتواند مصممانه و درست تصمیم بگیرد.

آیا ما می توانیم از پیام آزادی خواهی و رواداری کورش الهام گرفته و زنجیره ای از انسان ایرانی-جهانی بسازیم و از تخریب آن جلوگیری کنیم؟ به یونسکو اعتراض نامه بنویسیم؟ ما اکنون بیش از هر زمانی به پیام کورش نیاز داریم. این پیام را دریابیم: دوستی با ملت ها. یعنی دوستی و آشتی با خود. یعنی انسجام یعنی رویش…

برگرفته از سایت «بنیاد میراث پاسارگاد»

بازگشت به خانه