تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

4 فروردین ماه 1400 - 24 مارس 2022

رابطهء مذهب با بمب اتم

(پوتین، بایدن، ایران و جنگ هسته ای)

ویلیام کیل پاتریک(*)

مترجم: رسول مشتاق

  یکی از مطایبات دوران ما این است که وقتی ولادیمیر پوتین تهدید به جنگ هسته ای می کند، دولت بایدن مشتاق ورود به یک توافق هسته ای با ایران است؛ توافقی که، به گفتهء منتقدان، تنها به تسریع در توسعه سلاح های هسته ای ایران کمک خواهد کرد.

  در حالی که جهان به احتمال وحشتناک یک هولوکاست هسته ای توسط روسیه فکر می کند، بایدن ظهور یک تهدید مشابه از سوی کشوری را تسهیل می کند که آمریکا را "شیطان بزرگ" می داند.

  آیا پوتین واقعا به تهدید خود عمل خواهد کرد؟ برخی از کارشناسان، مانند فیونا هیل، تحلیلگر روسیه، می گویند که او این کار را خواهد کرد. فیونا به کارهایی که او قبلاً انجام داده اشاره می کند - در سوریه، چچن، و اکنون در اوکراین - و به وسواس او برای بازگرداندن روسیه به عظمت سابق اش.

  در مقابل، تحلیلگران دیگر معتقدند که اگرچه پوتین یک تصویر «دیوانه» از خود را رواج می دهد – یعنی کسی که ممکن است هر کاری انجام دهد – اما، در واقع، آدمی کاملاً حسابگر است. او امکاناتی را که باید از آنها دور شود جمع و حرکات خود را بر اساس این جمع تنظیم می کند.

  به سختی می توان گفت که پوتین از سلاح های هسته ای استفاده خواهد کرد یا خیر. شاید او در حال بلوف زدن است، اما عاقلانه نیست که روی آن حساب کنیم.

  اما ایران چطور؟ آیا اگر آنها تسلیحات هسته ای و ابزاری برای پرتاب شان داشتند از آنها استفاده نمی کردند؟ البته هیچ کس نمی تواند به طور قطع بداند، اما حدس من این است که آنها استفاده می کردند.

  چرا؟ زیبا این دلیل که رهبران مذهبی ایران این عمل را یک وظیفهء شرعی خود می دانند. برای یک مسلمان مذهبی، جنگیدن و مردن در راه خدا بالاترین هدف زندگی است. به همین دلیل است که شهدا پرافتخارترین افراد جهان اسلام محسوب می شوند و یا به جوانان فلسطینی از سنین پایین آموزش داده می شود که از شهدا الگوبرداری کنند.

  اجر شهدا؟ بر اساس قرآن (78: 31-33): "باغ ها و تاکستان ها و دوشیزگان بلند قامت در انتظار آنها است» این دوشیزگان در آیات متعددی در قرآن توصیف شده‌اند - گاهی به عنوان «باکره‌های شرمگین»، گاهی به‌عنوان «باکره‌های سیاه‌چشم»، گاهی اوقات به‌عنوان «حوریانی با چشم‌های تیره». آنها روی کاناپه‌های نرم تکیه داده و در باغ‌های سایه‌داری زندگی می‌کنند که اطراف آن را درختان میوه، فواره‌ها و آب روان احاطه کرده‌اند.

  برای هر شهید چند "عروس" تعیین می شود؟ قرآن نمی گوید، اما آنگونه که ریموند ابراهیم گزارش می دهد، طبق احادیث اسلامی این تعداد 72 است. ریموند ابراهیم خاطر نشان می کند که سازمان های جهادی مرتباً به این جمله که به پیامبر اسلام نسبت داده شده استناد می کنند که:

  «شهید نزد خدا جایگاهی ویژه دارد. او از اولین قطره خونی [که بریزد] بخشیده می شود. تخت خود را در بهشت ​​می بیند و هفتاد و دو حوری از آن او می شوند».

  هوم... این حرف ها به گوش غربی ها شبیه یک رویاهای نوجوانی اند. اما طرز فکر مسلمانان کاملا متفاوت است. اگر نه توسط هر مسلمان، اما توسط بسیاری وعدهء بهشتی شبیه حرمسرا کاملاً جدی گرفته می‌شود و شاید همین انگیزهء اصلی برای پیوستن به جهاد باشد.

  اما اگر می‌توان مردان جوان را با جذابیت‌های بهشت ​​به جنگ کشاند، مردان مسن‌تر را چگونه؟ آخوندهای سالخوردهء ایران که تصمیم خواهند گرفت آیا و در چه زمانی از سلاح هسته ای استفاده کنند چطور؟ خوب، احادیث اسلامی متوضیح می دهند که جهادگر، در هر سنی که باشد، در بهشت از قدرت جنسی تقریباً فوق طبیعی ​​برخوردار خواهد بود. و آخوندها تقریباً با این احادیث آشنایند.

  علاوه بر این، جهاد لزوماً مستلزم نبرد در میدان جنگ نیست. فشار دادن دکمهء بمب هسته ای هم به خوبی همین نتیجه را داده و حتی ممکن است شایسته‌تر تلقی شود زیرا منجر به کشته شدن تعداد بیشتری از دشمنان خدا می‌شود.

  و اگر در این میان آخوندها هم در هولوکاست هسته ای بمیرند؟ خوب، این نکته است، اینطور نیست؟ بقول جهادی ها: «ما مرگ را بیشتر از شما دوست داریم». مرگ به این معنی است که شما بلافاصله در میان جمع 72 عروس خود قرار می گیرید.

  مرگ در بندگی خدا نیز به این معناست که همهء گناهان شما آمرزیده شده و از آتش جهنم نجات می یابید. این البته - هم برای پیر و هم برای جوان - انگیزهء دیگری است برای پیوستن به جهاد. در جمع که بگیریم توصیف جهنم در قرآن بسیار بیشتر از کتاب مقدس است. و توصیفات جهنم در قرآن به همان اندازه هولناک است که توصیفات اش در مورد بهشت ​​جذاب است.

  به طور خلاصه، دلایل خوبی برای این باور وجود دارد که آن دسته از کشورهای اسلامی که سلاح های هسته ای تولید می کنند، انگیزه ای قوی برای استفاده از آن دارند. خوشبختانه، تنها دولتی اسلامی، که دارای تسلیحات هسته ای است، هرگز از آنها استفاده نکرده است. اگرچه تنش های زیادی بین پاکستان و همسایهء هند اش وجود دارد، و اگرچه پاکستان بیش از دو دهه است که دارای تسلیحات هسته ای است، اما خوشبختانه تا کنون از آنها استفاده نکرده است.

  یک دلیلی احتمالی برای امتناع آن است که رهبری در پاکستان (حداقل تا همین اواخر) همیشه معتدل تر از عموم مردم بوده است. متاسفانه در ایران داستان بر عکس است. از زمان انقلاب ایران در سال 1979، ایران توسط مؤمنان واقعی کنترل شده است؛ مردانی که در دیدگاه خود رادیکال تر از مردمی هستند که بر آنها حکومت می کنند. به طور خلاصه، مردانی که ممکن است حاضر باشند همه را به خاطر خدا و برای پاداش بهشتی خویش به خطر بیندازند.

  این نکته ای است که ما را به ولادیمیر پوتین بازمی گرداند. از نظر تئوری، ایمان مسیحی پوتین باید به عنوان یک مانع برای هدایت او در جنگ در اوکراین عمل کند. با این حال، ارتش پوتین به غیرنظامیان حمله می‌کند و آنها را با بمب‌های خوشه‌ای و بمب‌های ویرانگر هدف قرار می‌دهد. او مسئول جنایات صورت گرفته در سوریه، چچن و گرجستان است. به گفتهء بسیاری از ناظران، او به سادگی همچون یک دیوانهء شیطان صفت عمل می کند.

  اما داستان یک طرف دیگر هم دارد. بسیاری، چه در داخل و چه در خارج از روسیه، به پوتین به‌عنوان یک نجات‌دهنده نگاه می‌کنند؛ مردی که در برابر انحطاط غرب مقاومت می‌کند و مسیحیت را به جایگاه واقعی خود باز می‌گرداند. و بسیاری از اظهارات و اقدامات پوتین نشان می دهد که او در این دیدگاه از نقش خود سهیم است.

  ما الیته وسوسه می شویم که فکر کنیم پوتین دارد جعل می کند و او فقط برای جلب حمایت کلیسای ارتدکس در روسیه، و مسیحیان محافظه کار در خارج از کشور، یک نمایش مذهبی به نمایش می گذارد. اما به نظر نمی رسد که چنین باشد. پوتین به کلیسا می‌رود، نزد کشیش‌ها اعتراف می‌کند، و عشای ربانی را اجرا می کند. اما او ایمان خود را به شیوه‌ای که دیگر سیاستمداران (مثلاً جو بایدن) انجام می‌دهند، تبلیغ نمی‌کند. علاوه بر این، پوتین کارهای زیادی برای بازسازی کلیساها، صومعه ها و زیارتگاه ها در سراسر روسیه انجام داده است. علاوه بر این، حمایت او از نهاد «خانوادهء سنتی» و رد جنبش دگرباشان جنسی واقعی به نظر می رسد. یکی از شکایات او از رهبران اوکراین هم این است که آنها "نازی" های منحطی هستند.

  در نگاه اول به نظر می رسد که ما باید بین دو احتمال یکی را انتخاب کنیم - یا پوتین دیوانه شیطان صفت و یا پوتین قهرمان مسیحی.

  اما احتمال دیگری نیز وجود دارد، یعنی پوتین، اگرچه یک مسیحی است، اما درک ضعیفی از ایمان خود دارد. این احتمال وجود دارد که او هم، مانند سایر مسیحیان، هدف ویژه را برای ایمان خود انتخاب کرده باشد؛ به معنای تمرکز بر جنبهء ستیزه جویانهء مسیحیت و غفلت از صلح طلبان است. به عبارت دیگر، به نظر می رسد که او ایمان خود را تقسیم کرده است. برای مثال، می‌توانیم فرض کنیم که او با دستور انجیل موافقت می‌کند که «همسایه خود را دوست بدار». با این حال، بر اساس اقدامات او، ما همچنین می‌توانیم فرض کنیم که او اجازه نخواهد داد که این دستور در جاه ‌طلبی‌های او برای خودش و روسیه دخالت کند.

  پوتین ممکن است به سختی از این ناهماهنگی آگاه باشد یا، مانند بسیاری از مسیحیان، یاد گرفته باشد که رفتار خود را منطقی کند. و یا، بدتر از آن، شاید ارادهء خود را با ارادهء خدا یکی گرفته بشد. چنین اشتباهی در رهبرانی که دارای قدرت مطلق هستند اصلاً غیر معمول نیست.

  به طور خلاصه، اگرچه اعتقاد مسیحی اغلب برای ایجاد ترمزی برا یمتوقف کردن انگیزه های شیطانی عمل می کند، اما هیچ تضمینی هم وجود ندارد که همیشه چنین اثری داشته باشد. با توجه به سوابق پوتین در تهاجم وحشیانه به کشورهای دیگر، و تلفیق ظاهری مسیحیت و ناسیونالیسم روسی، عاقلانه نیست که تصور کنیم تهدید هسته‌ای او چیزی بیش از یک بلوف نیست.

  البته، به همان اندازه غیرعاقلانه است که فرض کنیم رژيم اسلامی ایران، پس از به دست آوردن تعداد کافی از سلاح های هسته ای، از آنها استفاده نخواهد کرد. ممکن است تصور شود که وقوف بر قطعیت یک ضدحملهء ویرانگر از سوی اسرائیل (یا ایالات متحده) باعث توقف آنها خواهد شد. اما تئوری جنگ سرد مبنی بر اینکه «نابودی قطعی متقابل» (MAD) از جنگ هسته‌ای جلوگیری می‌کند، در مورد فرهنگ‌هایی که به مرگ در نبرد به عنوان مقدمهء ورود به باغ ابدی لذت‌ها نگاه می‌کنند، صدق نمی‌کند.

  در عین حال، طرف دیگری که اعتقادات مذهبی اش باید مورد توجه همه باشد، رئیس جمهور «جو بایدن» است. بایدن اگرچه ظاهراً کاتولیک است، اما عادت دارد آموزه‌های کاتولیکی را مطابق با علایق و تمایلات خود تفسیر کند. لذا اگر به اشتباه فکر کند که «دشمن خود را دوست داشته باش» به معنای «به دشمنت اعتماد کن» است، این امر تعجب آور نیست. تا کنون، در برخورد او با سرکوبگران از یکسو و شرکت های تحت کنترل دولت، از سوی دیگر، نشان می دهد که اعتماد بایدن به حسن نیت دشمن او را شخصاً ثروتمند کرده است؛ اما در عین حال این نکته هم منصفانه به نظر می رسد که بگوئیم بقیه ما را در معرض خطر بیشتری قرار داده است.

_____________________________

* ویلیام کیل پاتریک عضو مرکز آزادی دیوید هوروویتز است. کتاب‌های او شامل «مسیحیت، اسلام و بی‌خدایی: مبارزه برای روح غرب» (انتشارات ایگناتیوس)، «آنچه کاتولیک‌ها باید دربارهء اسلام بدانند» (مطبوعات سوفیا) و «راهنمای نادرست سیاسی جهاد» می‌باشد.

https://www.frontpagemag.com/fpm/2022/03/putin-biden-iran-and-nuclear-war-william-kilpatrick/

بازگشت به خانه