تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

30 آذر ماه 1397 ـ  21 دسامبر 2018

همسان انگاری‌های دروغین

مجید محمدی

     یکی از میزبانان بی‌بی‌سی فارسی در مصاحبه با دو تن از کارشناسان در بحث حذف فیزیکی شهروندان توسط حکومت‌ها گویی یک‌باره کشف تازه‌ای بعد از سال‌ها زندگی در بریتانیا کرده و می‌گوید دولت‌های غربی نیز «علیه‌السلام» نیستند و آنها نیز شهروندان خود را حذف فیزیکی می‌کنند. زمانی به یکی از مدیران رسانه‌های دولتی فارسی‌زبان خارج از کشور گفتم خوب است در وبسایت یا برنامه‌ها دروغگویی‌های مقامات جمهوری اسلامی را به اطلاع مخاطبان برسانید و پاسخ وی این بود که مقامات سیاسی همه‌ی کشورها دروغ می‌گویند! (هیچکدام از این رسانه‌ها کاری به دروغ‌های مقامات جمهوری اسلامی ندارند اما نسبت به دروغ‌های ترامپ حساس هستند). در مورد فساد و سوء استفاده از قدرت نیز همین را می‌گویند که تفاوتی میان مقامات جمهوری اسلامی و کشورهای دمکراتیک نیست. به این گزاره‌ها در علم منطق می‌گویند «همسان‌انگاری دروغین»  (false equivalency).

     نظام اسلامی را با هیچ ساختار مدرنی نمی‌توان همسان‌ پنداشت.  و چرا اینها همسان‌انگاری دروغین‌اند؟ برای روشن کردن موضوع به چند مقایسه‌ی شایع اشاره می‌کنم:

 

در باب اعتراضات خیابانی

     یکی از شایع‌ترین همسان‌انگاری‌ها مقایسه‌ی فرانسه و جمهوری اسلامی در اعتراضات «جلیقه زردها»ست. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری اسلامی، در مصاحبه‌ای با خبرگزاری «کیودو» ژاپن گفت: “آنچه در تظاهرات دی‌ماه سال گذشته رخ داد، در مقایسه با حوادثی که این روزها در پاریس رخ می‌دهد، بسیار کمتر و از نظر خشونت نیز قابل مقایسه نبود.» برخی رسانه‌های دولتی فارسی‌زبان نیز این مقایسه را انجام داده‌اند.

     این مقایسه از اساس بی‌ربط و نابجاست به دلایل متفاوت:

     1. در فرانسه معترضان را در هر صورت اعدام نمی‌کنند اما در ایران ممکن است اعدام کنند و در گذشته بارها کرده‌اند.
     2. در فرانسه تظاهرکنندگان بعد از چند روز آزاد می‌شوند اما در ایران سال‌ها در زندان می‌مانند (تا حد ده سال).
     3. در فرانسه کسی به دنبال براندازی رژیم نیست اما در ایران بخشی از تظاهرکنندگان می‌خواهند نظام استبدادی را پایین بیاورند.
     4. در فرانسه کسی برای توهین به مقدسات یا تشویش افکار عمومی‌ یا تبلیغ علیه نظام به ده تا بیست سال زندان محکوم نمی‌شود اما در ایران می‌شود.
     5. در فرانسه به هنگام اوجگیری اعتراضات شبکه‌های تلفنی و اینترنت قطع نمی‌شود.
     6. هزینه‌ای که معترضان فرانسوی در برابر دستاوردهایی که داشته‌اند می‌پردازند بسیار اندک است اما هزینه‌ی اعتراض در ایران برای معترضان بسیار بالاست.

علاوه بر اینها صدها بند قانونی از قوانین دو کشور را می‌توان مطرح کرد و نشان داد که ما در مورد دو دنیای متفاوت سخن می‌گوییم و نباید آنها را با هم یکی انگاشته و صرفا بر اساس وقوع تظاهرات و تعداد بازداشتی‌ها یا شرکت‌کنندگان در اعتراضات در مورد آنها داوری کرد.

 

در باب دروغگویی

     وقتی از دروغگویی مقامات جمهوری اسلامی سخن می‌رود این سفسطه مطرح می‌شود که مگر مقامات سیاسی در همه‌ی کشورها دروغ نمی‌گویند؟! البته که برخی از آنها در برخی موارد دروغ می‌گویند اما:

     1. مقامات کشورهای غربی ادعای جانشینی پیامبر خدا و نمایندگی از سوی وی را ندارند.
     2. مردم در کشورهای غربی می‌توانند رهبران دروغگو را بار دیگر انتخاب نکنند اما در ایران چنین نیست و شورای نگهبان همان دروغگوها را تایید می‌کند به تعداد اندک.
     3. دروغگویی در کشورهای باز و آزاد تا حد ایران گسترده و وقیحانه نیست چون رسانه‌ها آزادند و می‌توانند دروغ‌ها را نشان داده و افشا کنند.
     4. دروغگویی مقامات غربی آسیب کمتری نسبت به ایران به مردم می‌رساند چون دولت کوچکتر است و همه‌‌ی منابع عمده‌‌ی کشور در دولت متمرکز نیست.
     5. احزاب رقیب با جدیت یکدیگر را می‌پایند و دروغ همدیگر را افشا می‌کنند در حالی که در جمهوری اسلامی احزاب و گروه‌های رقیب همه در جهت حفظ نظام با هم دروغ می‌گویند.
     6. اکثر مقامات در کشورهای دمکراتیک به مردم دروغ نمی‌گویند. ممکن است برخی مقامات (مثل اوباما) اطلاعاتی را به مردم ندهند اما نام آن دروغگویی نیست بلکه پنهانکاری است. به همین دلیل قوانینی وضع شده تا مردم بتوانند به همه‌ی اطلاعات به استثنای اطلاعات نظامی و امنیتی دسترسی پیدا کنند.

 

در باب کشتن

     می‌گویند دولت‌ها در همه جای دنیا آدم می‌کشند. این سخن از اساس نادرست است. به چند دلیل:

1. بسیاری از دولت‌های غربی اصولا حکم اعدام را لغو کرده‌اند، در هیچ جنگی درگیر نیستند و قتل‌های فراقانونی نیز مرتکب نمی‌شوند. برخی از کشورهای آمریکای جنوبی نیز در این مقوله جای می‌گیرند.
     2.  برخی از کشورهای غربی در جنگ با تروریسم درگیر هستند و تروریست‌ها را در صحنه‌ی نبرد خارجی یا در درگیری خیابانی پس از حمله می‌کشند اما مرتکب قتل معترض خیابانی و وبلاگنویس و نویسنده و فعال سیاسی غیرمسلح نمی‌شوند.

     البته خامنه‌ای و پوتین چنین می‌کنند؛ کشورهای غربی تروریست‌هایی مثل بن لادن یا العولقی را می‌کشند و جمهوری اسلامی نویسنده و فعال حقوق بشر را. اینها با هم مساوی نیستند.

 

در باب فساد

فساد همه جای دنیا هست اما در کشورهایی مثل کره جنوبی رؤسای جمهور فاسد را نیز محاکمه کرده و برکنار می‌کنند اما در ایران 18 یا 22 میلیارد دلار ارز تخصیصی بعد از گران شدن دلار غیب می‌شود و هیچ اتفاقی نمی‌افتد. در دوره‌ی احمدی نژاد نیز چندین بار خبر غیب شدن منابعی در حد میلیارد دلاری از سوی مراجع رسمی منتشر شد اما پیگیری‌ای صورت نگرفت. حتی یک مدیر یا وزیر یا عضو مجلس در ایران صرفا به دلیل فساد محاکمه نشده است. پرونده‌ی فساد معمولا برای مقاماتی ساخته می‌شود که حکومت می‌خواهد آنها را ساکت کند یا به دلایل سیاسی گوشمالی دهد. مقامات جمهوری اسلامی بدون استثنا از قدرت خود سوء استفاده می‌کنند که حداقل آن استفاده از اتومبیل دولتی برای مصارف شخصی و سفر بی‌دلیل به خارج با ارز دولتی و گرفتن زمین و اتومبیل دولتی پس از گرفتن مقام و تحصیل در ساعات اداری است.

در کشورهای غربی امکانات دولتی بی‌حد و بی‌حساب در اختیار مدیران نیست؛ داستان ارز دولتی و غیردولتی وجود ندارد؛ مدیران حق دریافت زمین و اتومبیل شخصی ندارند؛ رسانه‌ها و حزب خودشان و احزاب دیگر آنها را تحت نظر دارند؛ و دستگاه قضایی مستقل است. فساد در کشورهای غربی رخ می‌دهد اما نهادینه نیست و در بسیاری از موارد آشکار شده و مدیران فاسد برکنار شده یا استعفا می‌دهند.

 

در باب مهاجرت

     سفیر جمهوری اسلامی در لندن مهاجرت از ایران را مانند مهاجرت از نقاط دیگر دنیا اقتصادی و اجتماعی معرفی کرده است (توئیتر 8 دسامبر 2018). این همسان‌انگاری دروغین که در پی عادی‌سازی رژیم جمهوری اسلامی است پدیده‌ی ماشین سرکوب در ایران، و نقض همه‌ی آزادی‌های فردی و اجتماعی بشر در چارچوب‌های قانونی و غیرقانونی و واقعی را نادیده می‌گیرد. مهاجران ایرانی دلایل متفاوتی برای مهاجرت داشته‌اند که یکی از آنها فرار از مجازات به دلایل عقیدتی و سیاسی است. بهاییان، یهودیان، مسیحیان تبشیری، شیعیان مخالف، همجنسگرایان، گروه‌های قومی‌ مخالف، اهل گروه‌های عرفانی جدید و درویشان از گروه‌های تحت سرکوبی هستند که به ناچار از کشور خارج شده‌اند. مقامات جمهوری اسلامی نمی‌خواهند این افراد را ببینند و وجودشان را انکار می‌کنند.

 

توصیه‌ای به رسانه‌های فارسی‌زبان خارج ایران

     مشخص است که مقامات جمهوری اسلامی به این همسان‌انگاری‌ها در عین الهی و منحصر به فرد معرفی کردن نظام ادامه می‌دهند (این «نظام» هم عادی است و هم الهی و غیرعادی) اما رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور می‌توانند از این مغالطه پرهیز کنند. همه‌ی کسانی که مقایسه‌های بی‌موردی میان کشورهای دمکراتیک و باز و آزاد غربی و نظام شبه توتالیتر و اقتدارگرای جمهوری اسلامی می‌کنند قبل از مقایسه‌های بی‌مبنا باید اندکی به مغالطات و پیش‌فرض‌های نادرست و اطلاعاتی که باید پنهان کنند یا نسبت به آنها جاهل باشند بیندیشند تا مقایسه‌شان سرراست از کار در بیاید! مقایسه جهت فهم و تبیین، برای همگان وسوسه‌انگیز است اما خطرات خود را نیز دارد اگر توجه نکنیم که رستم و شیر را برای شجاعت‌شان مقایسه می‌کنیم و نه به خاطر دم داشتن‌شان!

     همسان‌انگاران آگاهانه یا ناآگاهانه تلاش می‌کنند وضعیت در ایران را مثل وضعیت در همه جای دنیا نشان دهند و از این طریق شرایط ایران را «عادی‌سازی» کنند در حالی که نظام اسلامی همانطور که خود مقامات ادعا دارند با همه‌ی دنیا متفاوت است. جمهوری اسلامی تنها کشوری است که شریعت در آن توسط دولت اجرا می‌شود (داعش و طالبان نتوانستند ادامه حیات پیدا کنند)، به دنبال محو کشوری دیگر است (نه براندازی دولت آن)، طبقه‌ی روحانیت در آن حاکم است، غربیان را رسما وحشی می‌داند (عین کلام خامنه‌ای)، بیش از 90 درصد جمعیت را رسما غیر‌خودی می‌شمارد، و می‌خواهد پرچم «الله اکبر» را بر فراز کاخ سفید به اهتزار دربیاورد. از نتایج و پیامدهای ویژه‌ی این سیاست‌ها در جامعه نیز همه خبر دارند. جامعه‌ی ایران تحت حکومت غیرعادی‌اش یک جامعه‌‌ی عادی نیست.

سه شنبه 27 آذر 1397 برابر با 18 دسامبر 2018

https://kayhan.london/fa/?p=140048

بازگشت به خانه